از زمین خاکی تا آسمان افلاکی....

از زمین خاکی تا آسمان افلاکی....
قالب وبلاگ

جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی موأدبانه گفت :

ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟

مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد

مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری ...  می خوری تو و هفت جد آبادت ... خجالت نمی کشی؟ ...

جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و عکس العملی نشان دهد، همانطور موأدبانه و متین ادامه داد

خیلی عذر می خوام فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی شین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت می برن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم ... حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم

مرد خشکش زد ... همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد ...


[ شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, ] [ 13:22 ] [ عمــemadـــاد ] [ ]

دانشمندان اعلام کردند ملاقات با یک زن زیبا می‌تواند برای سلامت شما مضر باشد.

تلگراف نوشت: نتایج یک تحقیق در دانشگاه والنسیا نشان می‌دهد که ملاقات با یک زن زیبا باعث افزایش هورمون استرس موسوم به کورتیزول در بدن انسان می‌شود.

این هورمون تحت تاثیر استرس‌های فیزیکی و روانی در بدن انسان تولید می‌شود که می تواند در نهایت منجر به بیماری‌های قلبی شود.

 

برای بررسی این موضوع ، محققان از 84 دانش‌آموز مذکر خواستند که هر کدام در یک اتاق نشسته و مشغول حل یک پازل شوند.در این اتاق دو غریبه که یک مرد و یک زن هم بودند نشسته بودند.

 


دانشمندان متوجه شدند زمانی که فرد غریبه مونث اتاق را ترک می‌کند و دو مرد در کنار یکدیگر باقی می‌مانند میزان هورمون استرس آ‌ن‌ها تغییری نمی کند ، اما زمانی که فرد مذکر اتاق را ترک می‌کند ، میزان هورمون استرس در شخص افزایش پیدا می‌کند.

کورتیزول در دوزهای کوچک می‌تواند تاثیرات مثبتی در بدن داشته باشد و میزان هوشیاری و سلامت کلی بدن را افزایش دهد .اما در صورتی که این هورمون به طور مداوم در بدن انسان باشد می‌تواند منجر به بروز بیماری‌های پزشکی مانند بیماری‌های قلبی ، دیابت و فشار خون بالا شود.
 

 

 

 

 

 

اول یه سؤال:
آیا باز هم کسی هست که ادعا کنه : با حذف حجاب و پوشش در دنیای غرب، روابط بین مردان و زنان عادی شده!

 

 

 

دوم:
با دیدن این خبر هم خوشحال شدم، هم ناراحت!
خوشحال شدم چون می بینم یافته های علمی یکی پس از دیگری، صحت آموزه های اسلامی رو تایید می کنند. و به قول معروف "مدعیان دانایی تازه دارن میرسن به درستی حرفایی که هزار و چهارصد سال پیش اسلام گفته بود."

 

 

 

بذارین در اینجا دو نمونه ی مرتبط با بحثمون بگم، خیلی حال میده:

 

 

 

حضرت محمد (ص) فرمود : شیطان به حضرت موسی (ع) گفت : ای موسی ! با زنی که به تو محرم و یا حلال نیست خلوت مکن ( تنها مباش ) ، به خاطر آنکه هیچ مردی با زن نامحرمی خلوت نمی کند ، مگر این که من همراه آن دو هستم. ( و خودم شخصا آن دو را برای گناه و رابطه نامشروع تحریک و وسوسه می کنم )
بحارالانوار جلد 13 صفحه 350

مولا علی (ع) می فرماید : اختلاط و گفتگوی مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد ، و دلها را منحرف میسازد.
بحارالانوار جلد 74 صفحه 291

 

 

 

و اما ناراحت شدم؛
چون آدم وقتی فلسفه ی دستورات الهی رو بدونه ناخودآگاه ممکنه رنگ تعبّدی کارهاش کم بشه.
در "عبادت" و احساس بندگی لذتی هست که هرگز در "خودخواهی" وجود نداره. کسی که برای رضای خدا و به عشق او "روزه" میگیره کجا و کسی که برای تناسب اندام، سختی رعایت "رژیم غذایی" رو تحمل میکنه کجا؟!

 

 

 

نمی خوام بگم که دونستن فلسفه و فواید دستورات دینی بده. بلکه خیلی هم خوبه؛ و باعث بالا رفتن اطمینان قلبی میشه. اما به شرطی که بعد از دونستن فواید این دستورات باز هم کارهای خوبمون رو برای خدا انجام بدیم نه برای سود مادی خودمون؛ و این، کمی کار رو سخت میکنه!

 

 

 

کاری که بدون اخلاص انجام بشه قطعا از نتایج معنوی بی بهره میشه و فقط به نتایج مادی میرسه اما کاری که با اخلاص و فقط برای رضای خدا انجام بشه هم از نتایج معنوی با بهره میشه و هم به نتایج مادی و دنیایی میرسه.

 

 

 

امام صادق(ع) فرمود: «النّظرة سهمٌ من سهام ابلیس مسمومٌ مَن ترکها للّه لا لغَیره اعقبه اللّه ایماناً یجد طعمه؛
نگاه (به نامحرم) تیر زهرآلوده اى از تیرهاى شیطان است. هر کس آن را براى خدا ترک کند نه بخاطر غیر او، خدا ایمانى به او مى دهد که مزّه آن را مى چشد.»
من لا یحضره الفقیه ، ج 4، ص 11.

 

 

[ شنبه 22 بهمن 1390برچسب:حجاب,عفاف,زنان زیبا, ] [ 13:16 ] [ عمــemadـــاد ] [ ]


هنگام جنگ دادیم صدها هزار دارا
شد کوچه های ایران مشکین ز اشک سارا

سارا لباس پوشید ، با جبهه ها عجین شد
در فکه و شلمچه ، دارا به روی مین شد



چندین هزار دارا ، بسته به سر ، سربند
یا تکه تکه گشتند یا که اسیر و در بند

سارای دیگری در ، مهران شده شهیده
دارا کجاست؟ او در ، اروند آرمیده

دوخته هزار سارا چشمی به حلقه ی در
از یک طرف و دیگر چشمی به خون دل ، تر

سارا سؤال می کرد ، دارا کجاست اکنون ؟
دیدند شعله ها را در سنگرش به مجنون

خون گلوی دارا آب حیات دین است
روحش به عرش و جسمش ، مفقود در زمین است

در آن زمانه رفتند ، صدها هزار دارا
در این زمانه گشتند ده ها هزار « دارا »

هنگام جنگ دارا گشته اسیر و دربند
دارای این زمان با بنزش رود به دربند

 



دارای آن زمانه بی سر درون کرخه
سارای این زمانه در کوچه با دوچرخه

در آن زمانه سارا با جبهه ها عجین شد
در این زمانه ناگه ،‌ چادر « لباس جین » شد

با چفیه ای که گلگون از خون صد چو دارا ست
سارا خود ،‌ از برای ، ‌جلب نظر بیاراست

دارا و گشواره ،‌ حقا که شرم دارد
در دست هایش امروز ، او بند چرم دارد

 



با خون و چنگ و دندان ، دشمن ز خانه راندیم
اما به ماهواره تا خانه اش کشاندیم

جای شهید اسم خواننده روی دیوار
آن ها به جبهه رفتند ، اینها شدند طلبکار!!!

 


 

شاعر: مرحوم ابوالفضل سپهر

منبع:WWW.TESA313.COM

[ شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, ] [ 13:6 ] [ عمــemadـــاد ] [ ]

 

نقل قول:

بحبوحه ی عملیات بودیم که یهو دیدیم تیربار شلیک نمی کنه.به تیربارچی گفتم چی شده؟؟گفت نمی دونم شلیک

نمی کنه.همه چیو بررسی کردیم مشکلی نداشت.یهو دیدیم انگشت سبابه ی تیرانداز.........

حال وای بر ما.........

در دانشگاه آزاد اسلامی شهر ما همایشی برگزار میشه و در اون همایش از شهدا بحث میشه و نماینده ی شهر در

مجلس شورای اسلامی با قاطعیت می گوید محیط آموزشی جای بحث درباره ی خون نیست.برای چه رفتند؟برای

چه تلاش کردند؟آیا هدفشان جز سربلندی میهن اسلامی و دفاع از شرف و ناموس و سربلندی امروز ما بود؟آیا اینو که

ما به راحتی میتونیم در دانشگاه حضور پیدا کنیم و درس بخونیم رو مدیون شهدا و خونی که دادن نیستیم؟اونا

رفتن،ولی رفتن که ما بمونیم،بمونیم که راهشون رو ادامه بدیم نه اینکه روی خونشون پا بذاریم و براحتی از خون

شهدا بگذریم.خون بهای شهدا چیه؟بی غیرتی؟بد حجابی یا در برخی موارد بی حجابی؟نه......نه.......نه.رفتن که ما

در پناه اسلام زندگی کنیم.ناموسشون با عفاف و حجاب و پاکدامنی در جامعه حضور پیدا کنه.

اون رزمنده اون لحظه تنها فکرش دفاع از میهنش و سربلندی بود که حتی متوجه قطع شدن انگشتش نشد ولی

امروزه بعضی از ماها به تنها چیزی که فک نمی کنیم سر بلندیه.

آیا ما از خون شهدا خجالت نمی کشیم؟چطوری می خوایم جواب اون رزمنده ی جانباز رو بدیم؟چطوری می خوایم

در آخرت سرمون رو جلوی شهدا بالا بگیریم؟چطوری می خوایم جواب مادر دلشکسته ای که هزاران آرزو برای بچش

داشت ولی خونشو تقدیم میهن کرده؟چطوری می خوایم جواب مادری رو بدیم که بعد از سالها چشم انتظاری

با رسیدن استخون های بچش یکم آروم تر شده؟وای بر ما،چطوری می خوایم جواب مادری رو بدیم که هنوز

چشمش به در خونس که شاید از بچه ی مفقود الاثرش خبری بیاد؟

وای بر ما............

[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ 13:43 ] [ عمــemadـــاد ] [ ]

شاید اگر کمی آدم با انصافی باشیم و بریم اول یه نگاه به دور و برمون بکنیم و بعد بریم یه نگاه به زمان اتقلاب و بعد انقلاب بندازیم ؛ خودمون خیلی زود متوجه می شیم که یه حدود سی ساله پیش یه سری آدم های با دین و ایمون و با معرفت پیدا شدن ، رفتند جنگیدند تا خدای نکرده مملکت و انقلاب شون از بین نره . تا یه وقتی پیش خدا شرمنده نشن ؛ و خیلی خیلی ببخشین ، رفتن تا خدای خدای ناکرده دشمن نیاد به ناموس شون دست درازی کنه . آره ! اونا رفتن تا خواهرها و مادرهاشون رو از دست یه سری آدم بی دین نجات بدن . البته این بعد قضیه است . ولی این بعد از اون مهم هاشه .

ولی خوب ! اونا که رفتن و این مملکت و گذاشتن رو دست ما ، ولی انصافا همون جور که اونا می خواستن ، امروزه ناموس شون در حفاظته ؟ یعنی الان همه ی خواهر ها و مادر ها حجاب شون رو رعایت می کنن ؟ یعنی پسر ها دیگه به ناموس دیگران …

بله . شرم دارم . من که نمی تونم بگم ولی خدا خیر این شهید مشهدی با معرفت رو بده که ما رو نجات داد . این پسر با دین و مذهب که اسم مبارک اش جواد محمدی و سال ۶۶ به شهادت رسیده ، تو وصیت نامه خودش به همه ی خواهر های خودش که می دونم همه شون رو مثل خواهر خودش دوست داره ، این جوری میگه:

«یک خواهش دارم از خوهران ! خواهرم حجاب تو وقار توست . سعی کن همیشه حجاب خود را حفظ کنی . وقعا سزاوار نیست که جوانان این طور در جبهه ها جان خود را در راه اسلام و احکام دین خدا از دست بدهند و تو در پشت جبهه حاضر نباشی حتی حجاب خود را حفظ کنی . امیدوارم که تمام خواهرها با رعایت و حفظ حجاب خود پاسدار خون شهدا باشند و چنان باشد که در روز حساب و در پیشگاه عدل الهی و حضرت زهرا (سلام الله علیها) رو سفید باشند»

من به خودم و بعضی از خواهر های گلم که یه کمی به حجاب کامل اعتقادی ندارن ولی میدونم ته دل شون نیت های همه شون پاک (انشاءالله) میگم : که برادرا و خواهرهای عزیز ! آخه این درسته که اون سی سال پیش نوجوون ها و جوون های این مملکت برای من و شما رفتن و اونوقت ما بیایم یه کمی با اونا بد تا کنیم؟ یعنی نباید ما ادامه دهنده ی راه اونا باشیم؟…

[ دو شنبه 3 بهمن 1390برچسب:, ] [ 18:58 ] [ عمــemadـــاد ] [ ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

سلام.سعی کنید بخونید.مطمئنم ضرر نمی کنید
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان از زمین خاکی تا آسمان افلاکی و آدرس khakyha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





موضوعات وب
امکانات وب
ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 23
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 49
بازدید ماه : 49
بازدید کل : 27031
تعداد مطالب : 52
تعداد نظرات : 62
تعداد آنلاین : 1

جنگ دفاع مقدس