از زمین خاکی تا آسمان افلاکی....

از زمین خاکی تا آسمان افلاکی....
قالب وبلاگ

شاید اگر کمی آدم با انصافی باشیم و بریم اول یه نگاه به دور و برمون بکنیم و بعد بریم یه نگاه به زمان اتقلاب و بعد انقلاب بندازیم ؛ خودمون خیلی زود متوجه می شیم که یه حدود سی ساله پیش یه سری آدم های با دین و ایمون و با معرفت پیدا شدن ، رفتند جنگیدند تا خدای نکرده مملکت و انقلاب شون از بین نره . تا یه وقتی پیش خدا شرمنده نشن ؛ و خیلی خیلی ببخشین ، رفتن تا خدای خدای ناکرده دشمن نیاد به ناموس شون دست درازی کنه . آره ! اونا رفتن تا خواهرها و مادرهاشون رو از دست یه سری آدم بی دین نجات بدن . البته این بعد قضیه است . ولی این بعد از اون مهم هاشه .

ولی خوب ! اونا که رفتن و این مملکت و گذاشتن رو دست ما ، ولی انصافا همون جور که اونا می خواستن ، امروزه ناموس شون در حفاظته ؟ یعنی الان همه ی خواهر ها و مادر ها حجاب شون رو رعایت می کنن ؟ یعنی پسر ها دیگه به ناموس دیگران …

بله . شرم دارم . من که نمی تونم بگم ولی خدا خیر این شهید مشهدی با معرفت رو بده که ما رو نجات داد . این پسر با دین و مذهب که اسم مبارک اش جواد محمدی و سال ۶۶ به شهادت رسیده ، تو وصیت نامه خودش به همه ی خواهر های خودش که می دونم همه شون رو مثل خواهر خودش دوست داره ، این جوری میگه:

«یک خواهش دارم از خوهران ! خواهرم حجاب تو وقار توست . سعی کن همیشه حجاب خود را حفظ کنی . وقعا سزاوار نیست که جوانان این طور در جبهه ها جان خود را در راه اسلام و احکام دین خدا از دست بدهند و تو در پشت جبهه حاضر نباشی حتی حجاب خود را حفظ کنی . امیدوارم که تمام خواهرها با رعایت و حفظ حجاب خود پاسدار خون شهدا باشند و چنان باشد که در روز حساب و در پیشگاه عدل الهی و حضرت زهرا (سلام الله علیها) رو سفید باشند»

من به خودم و بعضی از خواهر های گلم که یه کمی به حجاب کامل اعتقادی ندارن ولی میدونم ته دل شون نیت های همه شون پاک (انشاءالله) میگم : که برادرا و خواهرهای عزیز ! آخه این درسته که اون سی سال پیش نوجوون ها و جوون های این مملکت برای من و شما رفتن و اونوقت ما بیایم یه کمی با اونا بد تا کنیم؟ یعنی نباید ما ادامه دهنده ی راه اونا باشیم؟…

[ دو شنبه 3 بهمن 1390برچسب:, ] [ 18:58 ] [ عمــemadـــاد ] [ ]

خواهرم میدانی اینجا ایران است؟ میدانی اینجا چه کسانی زندگی میکردند؟ چه کسانی برای این وطن خون دادند؟ خمینی را میشناسی؟ همت را چه طور؟ باکری, چمران , آوینی؟ میدانی اینها که بودند؟ میدانی برای چه شهید شدند؟ اصلا میدانی شهید یعنی چه؟

آنها برای دفاع از وطنشان , اسلامشان , ناموسشان شهید شدند...

تا به حال وصیت نامه ی شهیدی را خوانده ای؟؟ کمتر وصیت نامه ای را پیدا میکنی که خواهران را به حفظ حجاب توصیه نکرده باشد. این است احترام به خون شهید؟

مطمئنم اگر به فرض محال روزی بی بی سی از شما بخواهد چادر سرتان کنید و پوشیه هم بزنید بی معطلی می پذیرید!!! احسنت به این همه هویت ملی.احسنت...

نقل شده که در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران به خاطر اینکه استادی به یکی از دانشجویان کلاسش آن هم به صورت شخصی تذکر داده بود که با پوشش مناسبتری در کلاس حضور یابد ، کلاس درس را تعطیل کرده اند؟؟!!

از کی تا حالا امر به معروف شده گناه کبیره و امر به منکر ثوابی کبیرتر؟؟!!

نه! بدحجابی یا در برخی اوقات بی حجابی بعضی از دختران ما با تذکر جدی و غیرجدی حل نمی شود. وقتی دختر ۵ ساله ما فکر میکند با آرایش زیباتر میشود ، و حتی والدینش نیز او را به این کار تشویق میکنند کار از این تذکرات گذشته است...

خواهرم از خون شهیدان وطنت خجالت نمی کشی....

[ دو شنبه 19 دی 1390برچسب:, ] [ 1:41 ] [ عمــemadـــاد ] [ ]

گفتیم چه شد یاد شهیدان


                  گفتند...


 

               یک کوچه به نامشان نکردیم مگر!؟


 
[ جمعه 2 دی 1390برچسب:, ] [ 22:10 ] [ عمــemadـــاد ] [ ]

دلم تنگ شهیدان است امشب که همرنگ شهیدان است امشب

من از خون شهیدان شرم دارم که خلقی رابه خود سرگرم دارم

زمن پرسید فرزند شهیدی که بابای شهیدم را ندیدی؟

به من میگفت مادر او جوان بود دلیر و جنگجو وپر توان بود

نمیدانم چه سودائی به سر داشت به دوشش کوله باری از سفر داشت

قدم در کوچه باغ عشق میزد به جان خویش داغ عشق می زد

چه عشقی؟ عشق مولایش خمینی که بوسد تربت سبز حسینی

 

به امیدی که از آن گل کام گیرد بگرید تا دلش آرام گیر

[ جمعه 2 دی 1390برچسب:, ] [ 22:2 ] [ عمــemadـــاد ] [ ]

سلام ای پاسداران ولایی
شهیدان جهاد خودکفایی

سلام ای پیش‌مرگان ولایت
حسینی مسلک و قالوا بلایی

به صورت؛ تابش نور محمد
به سیرت؛ انبیایی، اولیایی

"ملارد" از خون پاکان کربلا شد
محرم کرد از ایشان رونمایی

چه سرداران که در خط مقدم
همیشه بوده با روح خدایی

در این سی سال بسته نقش ایثار
به لوح خون ز نایی نینوایی

محرم را به استقبال رفته
نه سر در پیکر و نه دست و پایی

بلی این است رسم و راه عاشق
هما را کی سزد غیر از همایی

چه خوش گفته است مولانای بلخی:
"کجايید ای شهیدان خدایی؟"

"کجايید این سبکبالان عاشق"
"پرنده تر ز مرغان هوایی"


ادامه مطلب
[ جمعه 2 دی 1390برچسب:, ] [ 22:1 ] [ عمــemadـــاد ] [ ]

وقتی سرداری در گمنامی شهید بشود، سخن گفتن از او سخت خواهد بود و شاید بهترین کسانی که می‌توانند در مورد او صحبت کنند، دوستان و همرزمان بسیار نزدیکش باشند.

سردار شهید حاج حسن تهرانی‌مقدم، یکی از همان‌هایی است که دوستانش، اولین ویژگی او را در "گمنامی‌" و "اخلاص" خلاصه می کنند و همین گمنامی است که موجب می‌شود تا برای شناخت بیشتر او سراغ یکی از نزدیک‌ترین‌هایش برویم.

سردار امیرعلی حاجی‌زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران که بیش از سه دهه از نزدیکترین دوستان سردار طهرانی‌مقدم بود، در گفت‌وگویی به برخی خاطرات و خصوصیات همرزم شهیدش می پردازد که امید است در آستانه چهلمین روز شهادت این سردار سرافراز سپاه اسلام، مقبول دوستداران راه شهدا بیفتد.

سردار حاجی زاده در ابتدای این گفتگو به این نکته اشاره می کند که دوست دارد همچون ایام دفاع مقدس، همرزم شهیدش را با نام کوچک صدا کند چرا که این نشانه ای از آن روزهاست که هیچ لقب و عنوانی جز اسم کوچک در میان رزمندگان رایج نبود.

متن کامل این گفتگو یه شرح زیر است.

تنها خواص سپاه او را می شناختند

روحیه حسن اینطور بود که خودش می خواست گمنام باشد و همین، کار دوستانش را سخت می کرد. البته ما شهدای زیادی داشتیم که مردم آنها را می شناختند و دوستان و نزدیکان آنها، فقط قدری اطلاعات بیشتر از آنها می دادند اما حسن از اول دوست داشت گمنام باشد و این گمنامی هم به گونه ای بود که غیر از خواص سپاه، کسی او را نمی شناخت.

ما در سی سالی که با حسن بودیم، چیزهای زیادی از او یاد گرفتیم و اولین موضوع که برای ما از همان سالهای اول جنگ، مشهود بود اینست که هر کار او تنها برای رضای خدا بود و دیگران را هم به این کار توصیه می کرد.

اینکه می گویم "هر کاری" یعنی حتی ورزش کردن، غذاخوردن و دعا کردنش هم تنها برای رضای خدا بود و این را در عمل نشان می داد.

[ جمعه 2 دی 1390برچسب:, ] [ 21:57 ] [ عمــemadـــاد ] [ ]

شهادت

را نه در جنگ، در مبارزه می دهند

ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم

غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند . . .

[ یک شنبه 20 آذر 1390برچسب:, ] [ 23:29 ] [ عمــemadـــاد ] [ ]

بصیرت

یعنی اینکه :

بدانیم شمری که سر از حسین (ع ) برید

همان جانباز صفین است که

تا مرز شهادت پیش رفت..

 

 

"مقام معظم رهبری"

[ یک شنبه 20 آذر 1390برچسب:, ] [ 13:13 ] [ ] [ ]

 

حجاب سنگریست آغشته به خون من که اگر آن را حفظ نکنید به خون من خیانت کرده اید.
شهید احمد پناهی درچه

-- -- -- -- --

 به خدا قسم اگر می دانستم با هربار که خونم ریخته می شود ، بی حجابی آغوش حجاب را دربر می گیرد ، حاضر بودم هزاران هزار بار کشته شوم.
شهید یعقوب ابراهیم نژاد

-- -- -- -- --

ای خواهران ، جهاد شما حجاب شماست و اثری که حجاب شما می تواند بر روی مردم بگذارد ، خون ما نمی تواند بگذارد .
شهید محمد رضا شیخی

[ پنج شنبه 17 آذر 1390برچسب:, ] [ 18:48 ] [ عمــemadـــاد ] [ ]

پرسیدم از حلال ماه چرا قامتت خم است...

آهی کشید و گفت :ماه محرم است...

گفتم: چیست محرم ؟ با ناله گفت :..

                                  

                                   ماه عزای اشرف اولاد آدم است...

 

[ پنج شنبه 17 آذر 1390برچسب:, ] [ 18:15 ] [ عمــemadـــاد ] [ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

سلام.سعی کنید بخونید.مطمئنم ضرر نمی کنید
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان از زمین خاکی تا آسمان افلاکی و آدرس khakyha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





موضوعات وب
امکانات وب
ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 39
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 65
بازدید ماه : 65
بازدید کل : 27047
تعداد مطالب : 52
تعداد نظرات : 62
تعداد آنلاین : 1

جنگ دفاع مقدس